کتاب Language Testing The Social Dimension بر جنبههای اجتماعی آزمون زبان، از جمله ارزیابی، استفاده از زبان در
موقعیت اجتماعی و پیامدهای اجتماعی آزمونها تمرکز دارد. همچنین مسائل را در رابطه با ارزیابی زبان در مصاحبههای
مهارت شفاهی و ارزیابی عمل شناسی زبان دوم در نظر میگیرد.
نویسندگان کتاب Language Testing The Social Dimension استدلال میکنند که رویکردهای سنتی برای اطمینان از
عدالت اجتماعی در آزمونها تا حدودی به نگرانیهای اجتماعی میپردازد، اما دیدگاه گستردهتری برای بررسی عملکرد
آزمونها در مقیاس اجتماعی ضروری است.
یکی از محاسن کتاب Language Testing The Social Dimension این است که به ما امکان میدهد ببینیم که چگونه درک
اجتماعی و روانسنجی مشکلات در تحقیقات آزمون زبان در هم تنیده شدهاند.
ساختار کتاب
کتاب در 8 فصل سازمان یافته است.
- فصل 2 توسعه نظریه اعتبار را از دهه 1950 تا به امروز بررسی و سهم تأثیرگذار ساموئل مسیک را در مرکز بحث قرار میدهد. این فصل اعتبار را آنگونه که در آزمون زبان درک میشود در نظر گرفته و با چرخش به جنبش آزمون زبان انتقادی به پایان میرسد. شکلهایی که طراحی ارزیابی و اعتبارسنجی امتیاز را توصیف میکنند، ایدههای گسترده در این فصل را به خوبی نشان میدهند.
- فصول باقی مانده بر اساس این پیشینه نظری است. فصل 3 پوشش معتبری از رویکردهای ارزیابی تعامل در تنظیمات چهره به چهره و عمل شناسی بین زبانی ارائه میدهد؛ دو حوزهای که ابعاد اجتماعی مهارت زبان را آشکار میکند. موضوعات اصلی بررسی شده و به روشها و ابزارهای تحقیق، از جمله تجزیه و تحلیل مکالمه و آزمونهای تکمیل گفتمان، پرداخته میشود.احتمالاً به این دلیل که کمتر شناخته شده اند، بیشتر این فصل به معیارهای عمل شناسی اختصاص یافته است. بخش جالبی در مورد ارزیابی استعداد عملگرایانه، اقداماتی را پیشنهاد میکند که میتواند توانایی افراد را برای کسب دانش عملگرایانه تحت تأثیر قرار دهد.
تاثیر آزمون در فرایند آموزش و یادگیری
برگزاری یک آزمون، هم برای آزمون دهنده و هم آزمون گیرنده، از اهمیت بالایی برخوردار است. آزمون دهنده به میزان
آموختهها، سطح علمی و نقاط ضعف و قوت خویش پی برده و آموزشدهنده نیز با بررسی جوابهای آزمون، از نقاط ضعف و
قوت خود، بازدهی روش تدریس و نیز میزان تواناییهای دانشآموزان آگاه شده و در صورت نیاز، دست به تغییرات مهمی
میزند.
دانشآموزان اغلب نیاز دارند مطالب آموخته شده را مرور کنند؛ مثلاً هنگام مطالعه برای امتحانات، یکی از استراتژیهای موثر
بازبینی، بازیابی مطالب آموختهشده از حافظه بوده که میتوان با آزمودن دانش -از محتوای آموختهشده- آن بخش از مغز را
فعال شود. این یافتهی تحقیقاتی که آزمون -نسبت به مطالعهی مجدد مطالب- تاثیر بیشتری بر فرایند یادگیری میگذارد،
“اثر تست یا اثر تمرین بازیابی” نامیده میشود. برتری آزمون در مقایسه با مطالعهی مجدد، ممکن است تا آزمونها یا
امتحانات بعدی قابل تشخیص نباشد. به دلیل این اثر نهفته، آزمایش یا تمرین بازیابی گاهی اوقات به عنوان یک مشکل در
نظر گرفته میشود. این دشواریها به عنوان موقعیتهای یادگیری تعریف شده و ممکن است در کوتاهمدت، یادگیری را
مختل کنند اما در بلندمدت یادگیری را افزایش میدهند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.